وبلاگ فرهنگي، علمی،ادبی، آموزشی (سرباز.ایرانشهر) به اين وبلاگ خوش آمدید.
| ||
|
((تعهد نامه)) کسی که به شرافت نفس خود آگاه شد شایسته است آن را از پستی دنیا منزه کند.((حضرت امیر مومنان (ع) )) تعهد نامه انضباطی دانش آموزان پسر متوسطه در سال تحصیلی دانش آموز عزیز. با توجه به این که شاخص های نمره انضباط در آموزشگاه بر اساس تعهد نامه زیر می باشد خواهشمند است موارد تعهدنامه را به دقت مطالعه و امضاء نمایید. اینجانب................................دانش اموز کلاس................... در پیشگاه خداوند متعال و با حضور مدیر محترم آموزشگاه و والدین عزیزم تعهد می دهم که: 1 - با برنامه ریزی مناسب و انجام تکالیف درسی در رشد اخلاقی و علمی خود کوشا باشم. 2- از پوشیدن دم پایی ، لباس نامناسب که خلاف آیین نامه اجرایی و مقررات آموزشگاه است خود داری نمایم. 3 - برابرقوانین آموزشگاه موهای خود را اصلاح و از اصلاح سر به شکل مدل های غربی وگذاشتن ناخن خودداری نمایم. 4 - در مراسم آغازین و دیگر مراسم ها با انتظامات مدرسه همکاری لازم را نموده و نظم را رعایت نمایم. 5 - در فضای آموزشگاه از هر گونه در گیری و شوخی های خلاف شئونات پرهیز نمایم. 6 - با رعایت مقررات آموزشگاه تمام مساعی خود را به کار می بندم تا از کلاس درس نهایت استفاده مطلوب را ببرم. 7 - از به همراه آوردن موبایل و وسایل اضافی و تزئینی و گران قیمت و .. که خلاف مقررات می باشد پرهیز نمایم. 8 - از مصرف مواد خوراکی در کلاس به هنگام درس خودداری نمایم. 9 - در بهداشت و نظافت فردی و همچنین بهداشت محیط آموزشگاه و کلاس بکوشم. 10 - در حفاظت از وسایل شخصی خودم و اموال مدرسه (از جمله میز. صندلی دیوار.درب و پنجره وسایل آزمایشگاهی و ... کوشا باشم. 11 - در محیط آموزشگاه انضباط و شئونات اسلامی را رعایت نمایم. 12- در جلسات امتحان راس ساعت مقرر حضور یابم و از به همراه اوردن جزوه کتاب و تلفن همراه در جلسه امتحانی خودداری نمایم. 13 - به موقع در آموزشگاه حاضر شوم تا از مراسم آغازین استفاده نمایم. 14 - در برگزاری نماز جماعت همکاری نمایم. 15- همواره قبل از دبیر مربوطه در کلاس درس حاضر و پس از خروج ایشان کلاس را ترک نمایم. 16 - از غیبت غیر موجه پرهیز نمایم و در صورت غبیت و تاخیر موجه در اولین فرصت به مسئولان مدرسه اطلاع دهم. 17 - والدینم را نسبت به وضعیت درسی و انضباطی خود مطلع نمایم. . 18 - رعایت ادب و احترام نسبت به مدیر، معاون، دبیران، مربیان و دیگر کارکنان واحد آموزشی. 19 - به حقوق دانش آموزان دیگر احترام گزارده و با آنان حسن رفتار داشته باشم. 20 - نسبت به اقامه فریضه نماز و امر به معروف و نهی از منکر کوشا باشم. تذکر : در صورت عدم رعایت هر یک از موارد بالا مسئولین مدرسه برابر قانون با اینجانب برخورد نمایند. نام ونام خانوادگی دانش آموز : شماره تماس : تاریخ : انگشت.
اینجانب ................................................ ولی دانش آموز ............................................ پایه ...................................... موارد بالا را به دقت مطالعه و تمام تلاش خود را برای تربیت فرزندم به کار خواهم بست و با اطلاع از تعهدات فرزندم مشوق وی در رعایت موارد مذکور باشم و متعهد به رعایت موارد ذیل نیز باشم : 1 – در صورت دعوت آموزشگاه به موقع در مدرسه حضور یابم. 2 - با حضور در مدرسه به طور متناوب از وضعیت اخلاق و تحصیلی فرزندم اطلاع یابم. 3 – برای رشد اخلاقی ،اعتقادی، تحصیلی فرزندم با مربیان و مسئولین مدرسه همکاری نمایم. 4 – در مقابل هرگونه تخلف و بی توجهی فرزندم به قوانین آموزشگاه به مسئولین جوابگو باشم.
نام ونام خانوادگی ولی دانش آموز : شماره تماس : تاریخ: امضاء / انگشت بررسی اثرات صبحانه برقدرت تمرکزوحافظه کوتاه مدت دانش آموزان دبستانی
دوران دبستان از جمله مقاطعی است که در آن عادتهای غذایی جدید و نسبتاً پایدار پدید میآیند. در این دوران است که کودک با محیط جدید و کودکان همسن خود بیشترآشنا شده و تحت تأثیر قرار میگیرد . یکی از عادتهای مطلوب، که بشکل مثبتی بر تعادل تغذیه ای، رشد جسمی،و یادگیری در این (School Performance) عملکرد مدرسه ای تأثیر دارد، مصرف صبحانه میباشد و تحقیقات متعدد در این زمینه نشان داده اند که خوردن صبحانه اثرات مفیدی در بالابردن کیفیت تغذیه کودکان ، حضور بیشتردر دبستان ، توانایی بیشتر در امر یادگیری و انجام تکالیف مدرسه را دارد و نشانه های آن را نیز حضوربیشتر در مدرسه، بهبود عملکردهای ویژه ذهنی، تمرکز درانجام وظایف، بهبود کیفیت تغذیه و حفظ سطح گلوکز خون دانسته اندوگروهی دیگر، حتی در دراز مدت مشاهده کرده اند که مصرف صبحانه نسبت به گروه شاهد، سبب افزایش میزان وزن، قد، حضور در مدرسه و نمرات ریاضی بویژه در کودکانی که فقر غذایی داشته اند، شده است.ودرتحقیقات دیگر، بهبود حافظه کوتاه مدت و توانایی های شناختی بدنبال مصرف صبحانه در کودکان دبستانی،بویژه در 30 دقیقه ابتدایی پس از صرف صبحانه، گزارش شده است که بیشترین تأثیر در 2 سال اول دوران دبستان دیده شده است. لازم به توضیح است که دربعضی از منابع، توصیه به کسب انرژی از صبحانه،به میزان 20 % کل کالری مورد نیاز روزانه، شده است که تأمین این حد را جهت ایجاد اثرات فوق، ضروری شمرد.همچنین بجزکربوهیدراتها، به اهمیت مصرف پروتئینهای با منشاء گیاهی در صبحانه نیز اشاره شده است. مقالات زیادی نیز وجود دارند که در تحقیقات خود اثرات صبحانه را بر سرعت پردازش اطلاعات در مغزو بازخوانی حافظه، بیان کرده اند و فراهم شدن مواد مغذی در زمان کوتاه و حفظ سطح آنها در مغز را عامل مهم ارتقای عملکرد مغزی دانسته اند. تغییرات در سطح نوروترانسمیترهای مغز (از جمله کاتکول آمینها) نیز موردتاکید قرار گرفته است. ((تعهد نامه)) کسی که به شرافت نفس خود آگاه شد شایسته است آن را از پستی دنیا منزه کند.((حضرت امیر مومنان (ع) )) تعهد نامه انضباطی دانش آموزان دوره ابتدائی در سال تحصیلی 94-93 ولی محترم : با توجه به این که شاخص های نمره انضباط و تحصیل فرزند شما دراین آموزشگاه بر اساس تعهد نامه زیر می باشد خواهشمند است موارد تعهدنامه را به دقت مطالعه و امضاء نمایید. اینجانب................................ولی دانش آموز...................................... کلاس............... در پیشگاه خداوند متعال و با حضور مدیر محترم آموزشگاه تعهد می دهم که : 1 - با برنامه ریزی مناسب و رسیدگی به تکالیف درسی فرزندم در رشد اخلاقی و علمی او کوشا باشم. 2- فرزندم از پوشیدن دم پایی ، لباس نامناسب که خلاف آیین نامه اجرایی و مقررات آموزشگاه است خود داری نماید. 3 –فرزندم از آرایش وگذاشتن ناخن خودداری نماید. 4 - فرزندم در مراسم آغازین و دیگر مراسم ها با انتظامات مدرسه همکاری لازم را نموده و نظم را رعایت کند. 5 – فرزندم حضور مرتب در مدرسه و کلاس درس، در تمام مدتی که مدرسه رسما دایراست داشته باشد. 6 – فرزندم از به همراه آوردن موبایل و وسایل اضافی و تزئینی و گران قیمت و .. که خلاف مقررات می باشد پرهیز نماید. 7 – فرزندم در بهداشت و نظافت فردی و همچنین بهداشت محیط آموزشگاه و کلاس درس کوشا باشد. 8 – فرزندم در حفاظت از وسایل شخصی خود و اموال مدرسه (از جمله میز. صندلی دیوار.درب و پنجره وسایل آزمایشگاهی و ... کوشا باشد. 9 – فرزندم در محیط آموزشگاه و جامعه انضباط و شئونات اسلامی را رعایت نماید. 10 – فرزندم به موقع در آموزشگاه حاضر شود تا از مراسم آغازین بخوبی استفاده نماید. 11 – فرزندم در برگزاری نماز جماعت و مراسمات همکاری لازم را داشته باشد. 12- فرزندم همواره قبل از آموزگار مربوطه در کلاس درس حاضر و پس از خروج ایشان کلاس را ترک نماید. 13 – فرزندم از غیبت غیر موجه پرهیز نماید و در صورت غبیت و تاخیر موجه در اولین فرصت به مسئولان مدرسه اطلاع دهم. 14 - فرزندم رعایت ادب و احترام نسبت به مدیر، معاون، دبیران، مربیان و دیگر کارکنان واحد آموزشی را داشته باشد. 15- فرزندم به حقوق دانش آموزان دیگر احترام گزارده و با آنان حسن رفتار داشته باشد.
تذکر : در صورت عدم رعایت هر یک از موارد بالا مسئولین مدرسه برابر قانون آموزشگاه با فرزندم برخورد نموده و هیچ اعتراضی نخواهم داشت.
نام ونام خانوادگی ولی دانش آموز : شماره تماس: شماره تماس اضطراری:
تاریخ: امضاء / انگشت زندگی سخت ساده است! خطر کن! وارد بازی شو! چه چیزی را از دست میدهی؟ با دست های تهی آمده ایم، و با دست های تهی خواهیم رفت. فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند، تا سرزنده باشیم، تا ترانه ای زیبا بخوانیم و فرصت به پایان خواهد رسید.. آری! اینگونه است که هر لحظه غنیمتی است جرات کنید راست و حقیقی باشید، جرات کنید زشت باشید اگر موسیقی بد را دوست دارید رک و راست بگویید. خود را همان که هستید نشان دهید این بزک تهوع انگیز دورویی و دوپهلویی را از چهره روح خود بزدایید، با آب فراوان بشویید.. /ژان کریستف/رومن لومان کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روزاتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد. مردم با سطل روی سر الاغ هر بار که خاک می ریختند الاغ خاکهای روی بدنش را می تکاند وزیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد سعی میکرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون آمد. **نکته:*
*مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:* *اول: اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند.* *دوم: اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.* نوکین سال په شما تمامین ایرانیان مبارک بات.
چربیهایتان را با این نوشیدنیهای خوشمزه آب کنید!
نوشیدنی ها راحت ترین خوراکی های دنیا هستند زیرا با یک نی می توان آن ها را خورد و حتی نیاز به جویدن هم ندارند. تپل ها هم به دنبال همین راه راحت هستند. به نقل از باشگاه خبرنگاران، نوشیدنی های بسیار زیادی هستند که می توانند خاصیت چربی سوزی را برای شما به همراه داشته باشند اما تنها تعدادی از آن ها بسیار خوب و کارآمد هستند. در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به تعدادی از این نوشیدنی های چربی سوز که می توانید روزانه از آن ها استفاده کنید. آب : وقتی می خواهید وزن کم کنید ، خیلی مهم است که بدنتان به میزان کافی آب داشته باشد . نوشیدن مقدار زیادی آب در طول روز به بدن شما کمک می کند تا تعادل مایعات خود را حفظ کند و علاوه بر این باعث می شود که شما بیشتر احساس سیری کنید و کمتر غذا بخورید. چای سرد نعنایی: این نوشیدنی علاوه بر اینکه تشنگی شما را برطرف می کند و در فصل تابستان به شما طراوت و شادابی می دهد ، برای صاف کردن شکم شما هم مفید است.نعناع به شکم شما کمک می کند که چربی ها را بسوزاند و غذاهای پر چرب مثل برگرها و استیکها به سرعت هضم شود و به این ترتیب مانع از نفخ کردن شکم می شود. آب هندوانه: یکی از بهترین و و سلامت ترین آبمیوه های دنیا اب هندوانه است که می توانید به کمک آن میزان بسیار زیادی از آب بدن را تامین و همچنین چربی های اضافی را بسوزانید. البته به این نکته توجه داشته باشید که اگر ذره ای به آن شربت و یا شکر اضافه کنید دیگر آن حالت اصلی خودش را ندارد. اب هندوانه همچنین ویتامین های بسیار زیادی مانند آمینواسیدهای لازم و همچنین لیکوپن های ضد سرطانی دارد. آب آناناس: بار دیگر یکی از میوه های مفید برای چربی سوزی را در پیش داریم. آناناس شاید از دسته میوه های بسیار شیرین باشد اما اب آن در صورتی که به طور طبیعی استفاده شود می تواند چربی های بدن را کاملا نابود کند. اب آناناس دارای موادی است که کمک می کند تا چربی ها به راحتی خرد شوند. شکلات تلخ: تا به حال اسمی از نوشیدنی های شکلاتی شنیده اید؟این نوشیدنی ها با آب کردن شکلات های تلخ و یا ترکیبی به وجود می آیند. اگر از شکلات های بسیار اصیل استفاده کنید می توانید به راحتی بدنی بسیار خوب و همچنین شکمی صاف و بدون چربی داشته باشید. چای سبز: در مورد چای سبز مطالب بسیار زیادی تا به حال گفته شده است و یکی از اصلی ترین آن ها قدرت چربی سوزی چای سبز است. این نوشیدنی را می توانید بعد از ورزش و یا بعد از حمام کردن استفاده کنید. در این مواقع چای سبز بیشتری اثر را روی بدن دارد
°°°°°°°°°°°°°°°°° وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه °°°°°°°°°°°°°°°°° فقیر برای سیر کردن شکمش در عذاب است °°°°°°°°°°°°°°°°° بهترین آدمهای زندگی شما آنهایی هستند °°°°°°°°°°°°°°°°° برای هر مشکلی راهی است هر چند کوتاه
دروغ ریشه جامعه را خشک میکند برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند . حال ما چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار . بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم . فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را بدروغ جای اصلی میفروشه مهندس میشه بجای دو متر ، یک متر فونداسیون میریزه ، دکتر میشه ، اهمال در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه ، تولید کننده محصولات پروتئینی میشه ، گوشت شتر و اسب واردبازار میکنه ، رییس هواپیمائی میشه سقوط هواپیما را پای خلبان میذاره و .... دروغ به اولین ابزار هر فرد برای دست یافتن به هدف تبدیل میشود . دروغ فساد و تباهی جامعه را ببار میاورد . اعتمادها را زایل میکند . لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد . ظلم و بیعدالتی را گسترش میدهد . منشا بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است . دروغ ریشه جامعه را خشک میکند . دروغ در تمامی اجزای زندگی براحتی جاری است و چون سیلی که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ما است مادر ، از آن لحظه که بدلیل تنبلی خود ، شیشه شیر خالی را در دهان نوزاد قرار میدهد تا او را ساکت کند ، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است
همه ی پیشرفت های معنوی و مادی بشر ریشه در تربیت افراد دارد که از منبع زلال ایمان، معرفت، تعهد و ایثار معلم سیراب می شوند.
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢﻭقتی ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ... ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ !! ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ... ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ ... ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟ ... ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ... ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ... ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ... ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!! ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ ... ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ ... پسر : چه می نویسی پدرجان؟ پدر: درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه مي نويسم، مدادي است که با آن مي نويسم. ميخواهم وقتي بزرگ شدي، مثل اين مداد بشوي. و سر انجام پنجمين صفت مداد:
یک روباه وقتی در منطقه شیدا نزد دوستانش شرمسار شد، ناباورانه سکته کرد و بیجان روی زمین افتاد. چندی پیش محیطبانی در حال گشتزنی در منطقه حفاظتشده شیدا در چهارمحال و بختیاری با انباشت مقداری لاشه مرغ روبهرو شد که احتمال داد از سوی مسؤولان مرغداریهای نزدیک به صورت پنهانی در آنجا تخلیه شده بود. این محیطبان هنوز به لاشه مرغها نرسیده بود که دید یک روباه با قدمهای تند خود را به لاشه مرغها رساند و جالب اینکه با پاها و دهانش سعی کرد آنها را درگوشهای جمع کرده و پنهان کند. روباه که توانسته بود لاشه مرغها را استتار کند با سرعت آنجا را ترک و محیطبان چنین تصور کرد که روباه باز سراغ لاشه مرغها خواهد آمد. محیط بان که بارها شنیده بود روباهها باهوش هستند سراغ محل اختفای لاشه مرغها رفته و جای آنها را عوض میکند تا اگر روباه برگشت حرکات وی در جستوجوی محل تازه لاشه مرغها را ببیند! هنوز دقایقی نگذشته بود که این محیطبان میبیند روباه با خود چند روباه دیگر را نیز آورده تا آنها را میهمان غذایی کند که پنهان کرده بود. روباهها همه جا را جستوجو میکنند اما لاشه مرغها را پیدا نمیکنند تا اینکه همه خسته شده و دور روباه اصلی حلقه میزنند. در اینجا بود که صحنهای باورنکردنی رقم خورد، روباه اصلی که در مرکز حلقه همنوعانش ایستاده بود به چشم تکتک روباهها نگاه کرد و ناگهان مانند یک لاشه و جسد روی زمین افتاد و بیحرکت ماند. روباههای دیگر جسد این روباه را ترک کردند محیط بان که حیرتزده بود خود را به روباه رساند. محیطبان پشیمان در این باره گفت: آنچه میدیدم باورکردنی نبود اگر با چشمان خودم نمیدیدم امکان نداشت بپذیرم. وقتی بالای سر روباه رسیدم دیدم واقعا مرده است. خیلی سریع سراغ دکتر دامپزشک منطقه رفتم اما کار از کار گذشته بود؛ وقتی دامپزشک بالای سر روباه رسید، گفت روباه مرده است. وی افزود: جسد روباه جوان را برای کالبدشکافی به مرکز دامپزشکی بردیم و پس از این کار مشخص شد روباه بر اثر ایست قلبی جانش را از دست داده است. محیط بان با ناراحتی و در حالی که با یادآوری آن لحظه بغض داشت، گفت: این روباه چون پیش دوستانش شرمسار شده بود سکته کرده. او به تنهایی لب به غذا نزده بود. من تنها میخواستم میزان هوش روباه را بررسی کنم و حالا میدانم این حیوان با معرفت نیز بود و شرمساری نزد همنوعانش باعث سکتهاش شد.
سخت آشفته و غمگین بودم… به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند درس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و حسابی ببرند… خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم… چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید دومی بدخط بود بر سرش داد زدم… سومی می لرزید… خوب، گیر آوردم !!! دفتر مشق حسن گم شده این طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشت تو کجایی بچه؟؟؟ بله آقا، اینجا همچنان می لرزید… ” پاک تنبل شده ای بچه بد ” ” به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند” ” ما نوشتیم آقا بازکن دستت را… چون نگاهش کردم ناله سختی کرد… گوشه ی صورت او قرمز شد هق هقی کردو سپس ساکت شد… ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد زیر یک میز،کنار دیوار، دفتری پیدا کرد …… گفت : آقا ایناهاش، دفتر مشق حسن چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود غرق در شرم و خجالت گشتم جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود سرخی گونه او، به کبودی گروید ….. صبح فردا دیدم خجل و دل نگران، منتظر ماندم من تا که حرفی بزند شکوه ای یا گله ای، پدرش بعدِ سلام، گفت : لطفی بکنید، و حسن را بسپارید به ما ” گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟ به زمین افتاد بچه ی سر به هوا، یا که دعوا کرده قصه ای ساخته است درد سختی دارد، می بریمش دکتر با اجازه آقا ……. چشمم افتاد به چشم کودک… لیک آن کودک خرد وکوچک این چنین درس بزرگی می داد بی کتاب ودفتر …. من چه کوچک بودم او چه اندازه بزرگ به پدر نیز نگفت آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم من از آن روز معلم شده ام …. او به من یاد بداد درس زیبایی را… نه کنم تنبیهی گرهی بگشایم با خشونت هرگز… با خشونت هرگز… با خشونت هرگز… پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله ش زندگی کند . دستان پیرمرد می لرزید و چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود. اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع می شدند .اما دستان لرزان پدر بزرگ و ضعف جسمانیش خوردن غذا را برایش مشکل می ساخت ... نخود فرنگی ها از توی قاشق قل می خوردند و روی زمین می ریختند یا وقتی لیوان را می گرفت شیر از داخل آن روی زمین می ریخت پسر و عروسش از آن همه ریخت وپاش کلافه شده بودند. پسر گفت باید فکری برای پدر کرد به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سر و صدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام .. پس زن و شوهر برای پیرمرد در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادند ... در آنجا پیرمرد تنها یی غذایش را می خورد در حالیکه سایر اعضای خانواده سر میز از غذا خوردنشان لذت می بردند. از انجا که پیرمرد یکی دو ظرف را شکسته بود حالا در کاسه ای چوبی به او غذا می دادند. گهگاه آنها که چشمشان به پیرمرد می افتاد متوجه می شدند همچنان که در تنهایی غذا می خورد چشمانش پر از اشک است . اما چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده بود. که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او می دادند اما کودک چهارساله شان در سکوت شاهد تمام رفتارها بود . یک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکه های چوبی دیدکه روی زمین ریخته بود . پس با مهربانی از او پرسید چی میسازی پسر عزیزم ؟ پسرک با ملایمت جواب داد یک کاسه ی چوبی تا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم ؟،بعد لبخندی زد و به کارش ادامه داد.... به گورستان گذر کردم کم و بیش/بدیدم حال دولتمند و درویش/نه درویشی به خاکی بی کفن ماند/نه دولتمند برد از یک کفن بیش/خاک شد هر که در این خاک زیست/خاک چه داند که در این خاک کیست/سر انجام که باید از این خاک رفت/خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت. اگر میدانستید، یک محکوم به مرگ، چقدر در آرزوی بازگشت به زندگی است، آنگاه قدر روزهایی را که با غم و اندوه و نگرانی و بدخلقی میگذرانید، میدانستید.
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه/وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه/پر کن قدح باده که معلوم نیست/کاین دم که فرو برم بر آرم یا نه. بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سرموضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم؛بر چهره دیگری سیلی زد.دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت: امروز… بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد. آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند.ناگهان شخصی که سیلی خورده بود؛ لغزید و در آب افتاد تا جایی که نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت؛ بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم؛ تو آن جمله راروی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟! دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد؛ باید روی شنهای صحرابنویسیم تا بادهای بخشش؛ آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق مامیکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد. گشاده دست باش، جاري باش، كمك كن (مثل رود(
انسانهای قوی می دانند چگونه به زندگی شان نظم دهند . حتی زمانی که اشک در چشمانشان حلقه می زند همچنان با لبخندی روی لب می گویند "من خوب هستم" غـم را خـدا نـیـافـریـد ، انـسـان آفـریـد . امـا انـسـان ها ، زشـتـی هـا را خـلـق کـردند و امـروز پـژواک گـذشـتـه خـویـش را مـلاقـات مـی کـنـنـد.بـه اعـتـقـاد خدا رو به خـاطـر پـاکـی و زیـبـائـیـهـاش بـپـرسـت نـه بـرای مـنـافـعـت و آخر این که در برابر مخلوقات زنده خدا ( انسان – حـیـوان – گیاه ) احساس مسـئـولیت کن و اگه میـتـونی پشت و پناهـشون باش و بدون که همه اونها شدیدا تشنه محبت تو هستند. بت های قلبت رو بشکن بنام پاک خدا بت های همیشگی قلبت رو بشکن میدونی تعریف کلی بت چیه : بت هر چیزی است که به جای خدا اون رو در مـدیـریـت دنـیـا مـوثـر بـدونی و لحظه ای یا بیشتر فکر میکنی کاری ازدستش بر میاد. مانند: زن بیوه ای که شوهرش مرده بود در افکار خود به تنها پسرش می گفت تویی که در آینده ناجی منی جمله ای که مادر گفت تنها شایسته خدا بود بـت مـادر در سن نوزده سـالگی بـا موتور تصادف کرد و مـُرد مـادر از هـمـه جـا نـا امـیـد بـه خـدا روی آورد و گـفـت : نـاجـی مـن بـاش در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست، معلم فعّال برای اجرای روش یادگیری فعال در کلاس معلم باید: · انگیزه و علاقه به شغل معلمی داشته باشد. · ابتدا به سودمندی ها و اثرات سریع یادگیری این روش نسبت به روش سنتی اعتقاد داشته باشد. · بتواند با دانش آموزان ارتباط نزدیک تری بر قرار کند. · سعی کند در اولین جلسات تک تک دانش آموزان را بشناسدو انها را با نامشان صدا کند. · سعی کند تا با روحیات تک تک دانش آموزان آشنا شود، مثلا کدام دانش آموز خجالتی استف کدام گوشه گیر و کدام مسئولیت پذیرو ... · سعی نماید تا با دانش آموزان ادتباط چشمی و فیزیکی بیشتری بر قرار کند. · تن صدای خود را در کلاس درس هنگام تدریس و اداره ی کلاس تغییر دهد. · از هر گونه قضاوت ف ارزشیابی ، پند و اندرز دادن خود داری کند. · از سئوال های باز و تشریحی استفاده کند. · فرصت دهد تا دانش آموزان فکر کرده و پاسخ سئوالات را بدهند. · شنوند ه ی فعالی باشد. · زمان وقت را تنظیم کند. · تحمل معلم. · علاقه مندی معلم . · صمیمیت و مهربانی معلم . · انعطاف پذیری راهنمای آموزش مهارتهای زندگی: غیاث فخری – بینازاده |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |